علل دروغ گویی
دروغ گویی دارای علل متفاوتی است که بعضی از آنها عبارت اند از :
1-.تخیل ، چون تخیل در دوره ی کودکی و خصوصا دوره ی نوجوانی قوی است لذا فرد آنچنان محکم ابراز عقیده می کند که گویی صحنه ی عینی و و اقعی است
2-.آرزو و رویا، آرزو برای داشتن مالی،شیئی، ویاهرچیز دیگری به همراه اشتیاق برای وصول و دستیابی به آن در جهان تخیلات وگماه هایی را ایجاد می کند. استمرار چنین وضعیتی در روزهای اول غیر واقعی بودن خود را نشان می دهد. اما با مرور زمان شضخص مجبور می شودکه بر شدت آرزوها وتلفقین هایی رای واقعی جلوه دادن این گونه امور بیفزاید.
3- بی اعتمادی، هرگاه نوجوانی رازی را بامادرش به طورمحرمانه بگوید و از وی هم قول بگیرد که موضوع محرمانه بماند، اما بعدها ببیند پدرش با گوشه زدن موضوع را به رخش می کشداعتماد وی به مادرش سلب شده و تصمیم می گیرد که دیگرحقیقت را نگوید در چنین موقعیتی گرایش به دروغگویی پیدا می کند.
4- ترس، ترس از مجازات ونداشتن شجاعت وپذیرش مسئولیت ، آبرو و یا مورد بازخواست قرار گرفتن باعث می شود تا کودک یا نوجوان از گفتن سر باز زند ودر این موقع گرایش به دروغگویی در وی شکل می گیرد.
5- آزمایش والدین، گاهی اتفاق می افتد نوجوان می خواهد اولیای خود را محک بزند لذا به دروغ، موصوعی را بیان می کند تا عکس العمل والدینش را مشاهده ، کند. چنانجه پدر ومادرش حرفی نزنند وی به مرادش رسیده است اما چنانجه با واکنش شدید پدر و مادرش روبه رو شود، اظهار می دارد که شوخی کردم.
6 - جلب توجه ، بعضی از نوجوانان که کمتر مورد توجه بزرگترها خصوصا والدینشان قرار می گیرند در ازقات مختلفی ممکن است حرفی را به دروغ بیان کنند که باعث تعجب و جلب نظر دیگران شود اما دیگران با چند پرسش از وی با رنگ پریدگی وی روبه رو و متوجه دروغ گفتنش می شوند.
7 - بد آموزی ،در این رابطه اولیایی که به طور ناخودآگاه مرتکب دروغ گفتن می شوند. زمینه بد آموزی کودکان و نوجوانان و دیگر اعضای خانواده رافراهم می سازند. مانندجمله معروف «اگربا من کار داشتند بگو نیست» ویا مادری که پولی را گم می کند واز بچه تقاضا می کند که در باره ی این موضوع با پدر چیزی نگویید.
8- تظاهر، گاهی نیز کودک یا نوجوان ممکن است برای انجام ندادن کار، تظاهر به مریض شدن کند در نتیجه به دروغ گفتن متوسل می شود.مثلا تکالیفش را انجام نمی دهد و درپاسخ به معلمش اظهارمی دارد که مریض بودم.
9- تحمیل تکالیف سنگین بر نوجوان، بزرگترها همان قدرت بدنی وفکری خود را از کوچکترها یشان متوقع هستند، این توفعات هنگامی که با سختگیری توام شود نوجوان را به سمت دروغ گفتن هدایت می کند .مثلا بعضی از خانواده ها به نمره ی بیست اهمیت خاصی می دهند و راضی نیستند حتی فرزند آن ها نوزده بگیرد، لذا نوجوان در یک شرایط سخت روحی به سر می برد . اگر نمره خوب غیر از بیست بگیرد به فکر دروغ ، تقلب، دستکاری درلیست نمره، مخفی کردن کارنامه و.. می افتد.
10 -ترس وضعف و عجز، احساس حقارت وعجز وضعف ودست کم گرفتن خود در بعضی مواقع بشر را از راه مستقیم فطرت راستگویی منحرف می کند وبه سمت دروغگویی هدایت می کند.مثلا مسئولیتی یا خواسته ای را به فردی که قدرت نه گفتن ندارد، محول می کنند درحالی وی قادر به انجام آن نیست و برای انجام ندادن متوسل به دروغگویی می شود.
11- اعتیاد ، نوجوان یا جوانی که دچار اعتیاد باشد به دلیل از هم گسیختگی شخصیت واز بین رفتن سیستم ارزشها وهنجارها برای تامین مواد ومخفی نگه داشتن اعتیاد خود از دیگران،زیاد به دروغگویی متوسل می شود.
12- بزهکاری، نوجوان وجوانان بزهکار داری اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند . یکی از ویژگی های بارز این گونه شخصیت توسل به نیرنگ ، حقه و فریب دیگران است. عنصر اساسی ومحوری این گونه رفتارها دروغگویی ، دروغپردازی وداستان سرائی است.
عوارض دروغگویی
1 دروغ سبب بی اعتباری می شود. دروغ گفتن اعتماد را از انسان سلب می کند و اعتبار شخص را در ابعاد مختلفش خدشه دار می کند.
2 – دروغ موجب دردسر می شود. درغگوخود ودیگران را به دردسر می اندازد وایجاد مشکل می کند . لذا ،از شر آن نه خود در امان است و نه دیگران.
3 – دروغ مانع خودشناسی می شود. چون افراد دروغگو سعی می کنند خود را غیر از آنجه که هستند نشان دهند تکرار دروغگویی شخصیت کاذبی را برای او تثبیت می کند. همین شخصیت کاذب فرد را در خودشناسی اش دچار مشکل می کند ونمی گذارد فرد آن طور که واقعا هست خود را بشناسد ونقاط قوت وضعف خود را ارزیابی کند.
4 – دروغ ایمان را از بین می برد. چون افرادی که دروغ دیگران را می پذیرند که گمراهی کشیده می شوند لذا نوعی اختلال درگرایشات فکری، اعتقادی در افراد به وجود می آید که باعث تباهی وسستی عقاید می شود که بی شباهت به مکر و فریب نیست. در این باره امام محمد باقر(ع) می فرماید : «دروغ خانه ی ایمان را ویران می سازد»
کلمات کلیدی: